-دیوانه کیست؟
هر کسی که در دنیای خودش زندگی میکند دیوانه است؛ یعنی اشخاصی که با دیگران فرق دارند.
دیوانگی ناتوانی در برقرار کردن ارتباط با عقاید است، درست مثل این است که در کشور بیگانه ای باشی. میتوانی همه چیز را ببینی و همه ی حوادث اطرافت را بفهمی اما نمیتوانی توضیح دهی که میخواهی چه بدانی و نمیتوان به تو کمک کرد، چون زبان آنجا را نمیدانی.
"کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد"
مدت هاست با خودم عهد کردهام با کسی راجع به پول و هنر حرفی نزنم. هرگاه این دو مقوله در کنار هم قرار میگیرند هرگز نمیتوان انتظار حفظ تعادل را داشت.
برای هنر یا کم تر از آن چه درخورش است پرداخته شده و یا بیشتر از آن.
"کتاب عقاید یک دلقک"
خوشحالم که تب نخستین عشق بار دیگر تکرار نمیشود.
زیرا تب است، و شاعران هر چه بگویند باری است سنگین.
در بیست و یک سالگی روزها با شجاعت همراه نیستند، بلکه پر از بزدلی های کوچک و ترس های بی مایه اند، و آدم زود لطمه میخورد، زخمی میشود و با شنیدن نخستین واژه های نیش دار از پا در میآید.
امروز در میانسالی نیش های کوچک روزانه به سبکی پوست را لمس می کنند و به زودی فراموش میشوند. اما در آن سن، یک حرف نسنجیده باقی میماند و به زخمی سوزنده تبدیل میشود،
و یک نگاه،
نگاهی به پشت سر، ابدی به نظر میرسد.
"کتاب ربکا"
جملات خیلی قشنگی هستن :) همه این کتابا رو خوندی واقعا؟